نامه بسیج دانشجویی دو دانشگاه به قالیباف
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۹۷۲۶۲
به گزارش ایسنا، بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه علامه طباطبائی در نامهای خطاب به ریاست قوه مقننه پیرامون بحران صندوقهای بازنشستگی کشور و تغییر هرم سنی بازنشستگی نکاتی را متذکر شدند.
متن این نامه به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر محمدباقر قالیباف
رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
عطف به ضرورت بنیادین نزدیکی به قلههای رفیع جمهوری اسلامی پس از نیمقرن و نیز نظر به آرمانهای مندرج در قانون اساسی در مورد تامین حداقل نیاز افراد و برقراری روزافزون عدل و قسط در جامعه توحیدی، درخصوص مصوبهی اخیر مجلس شورای اسلامی در راستای اصلاح ناترازی صندوقهای بازنشستگی که بناست منجر به تغییر هرم سنی بازنشستگی کشور شود، نکاتی به جنابعالی و سایر اعضاء هیئت رئیسه محترم مجلس یادآوری میشود:
۱.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲. در شرع مقدس اسلامی «کار» امری مقدس و به مثابه عبادت تلقی میگردد؛ همچنین طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حاکمان به گونهای باید مقولهٔ کار را مدیریت کنند که کارگر از ابعاد مختلف زندگی خود از جمله بعدهای معنوی و عبادی غافل نشود؛ اما افزایش سن بازنشستگان برای طبقه کارگری که تحت فشار کارفرما و شرایط وخیم اقتصادی و اوضاع نابسامان درآمد ملّی قرار دارد، چه معنایی جز چربیدن زورِ سرمایهسالاران بر کارگران خواهد داشت؟ پرواضح است که بدنه کارگری با حقوقی زیر خط فقر به بیمه با سنین بالا تن ندهد و حتی تعدد شغلی بدون بیمه را ارجح تشخیص دهد. آن چه عیان است تضییع حق کارگران و مستضعفان در مصوبه اخیر است. بیتوجهی به وضعیت خاص درآمد و کار در کشورمان و کاهش اعتماد و انگیزه در کارگران، آبستن بحرانهای بزرگتر و جدیتر در حوزه نیروی کار و دیگر مسائل اجتماعی خواهد بود.
۳. اما شما نیز بهتر میدانید در مصوبه اخیر صرفاً با «حذف سیستماتیک صورتمسئله» مواجهیم؛ بیتوجهی به سازماندهی ساختاری این صندوقها و صرفاً دست گذاشتن بر افزایش سن بازنشستگی، چیزی غیر از پاک کردن صورتِ مسئله و بحران است؟ هیچ مُسکّنی زخمکاری را درمان نمیکند. زخمی که سالهاست بر نظام اجتماعی و اقتصادی کار و کارگر در کشور وارد شده است، به این سادگی قابل حل شدن نیست؛ این را با صدای رسا اعلام میکنیم راهبرد اصلاحات بنیادی-ساختاری و کلید حیات مولّد صندوقهای بازنشستگی مشخصاً در دستان دولت و حاکمیت است؛ اصلاح صندوقهای بازنشستگی از بالا محقق میشود و نه از پائین و تنِ رنجور نیروی کار! کدام نظام فکری موجب شده است شما و همکارانتان حتی از نظامِ سرمایهداری هم در جراحیهای خونین اقتصادی «پیشروتر» باشید؟
۴. از اصلاحات بنیادین میپرسید؟ مسائلی همچون دائمیسازی قراردادهای کار یا غلبه قراردادهای دائمی بر قرارداد موقت، اجباری بودن بیمه نیروی کار غیر رسمی در نظام حقوقی کار و کارگر ایران اسلامی، بهرسمیت شناختن مزدبگیران و مستمریبگیران در نظام اداره صندوقها برای جلوگیری از به مفسده کشیده شدن مدیریت صندوقها، شفافیت در گردش مالی صندوقها و طراحی سازوکار نظارت مردمی بر مدیریت شستا و ... اینها صرفاً چند مورد از مسائلی است که دولت و مجلس حتی بدانها نزدیک هم نمیشود، چون اساساً تصمیم سخت و انقلابی نیازمند مقابله با سرمایهسالاری است!
۵. پس آقای قالیباف! ریشه بحران و راه حل بحران صندوقهای بازنشستگی را باید اساساً در محل دیگری جستوجو کرد. با دلایلی، چون وضعیت امید به زندگی و بحران جمعیتی، تصمیم سیاستی در خصوص افزایش سن بازنشستگی فریب افکار عمومی است.
انتظار میرود مجلس شورای اسلامی با توجه به اعلام بسیاری از نمایندگان به انصراف از تصمیم خویش و اساساً فهم نادرست صورتمسئله توسط آنان، مصوبه مذکور را ملغی اعلام نماید و با مرهمی که بتواند بنیاد و ساختار مسئله را حل کند، اینچنین بحران حساسی را معالجه و تدبیر نماید. امید است نظام تصمیمگیران کشور از مسکّنهای موقت و نه چندان اثربخشی که معمولاً آسیبهای آن بر جان طبقه مستضعف مینشیند پرهیز نموده و خود را از شرّ افکار خطرناک نظم اقتصادی سرمایهداری رها سازد.
بِالْعدْلِ قامتِ السّماواتُ و الارْض
منبع: تابناک
کلیدواژه: آلودگی هوا فساد چای دبش جزایر سه گانه ملیکا محمدی ناصر طهماسب سیدرضی موسوی بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی دانشگاه امیرکبیر نامه قالیباف رئیس مجلس صندوق های بازنشستگی آلودگی هوا فساد چای دبش جزایر سه گانه ملیکا محمدی ناصر طهماسب سیدرضی موسوی صندوق های بازنشستگی افزایش سن نیروی کار صندوق ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۹۷۲۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی کردید
به گزارش جماران؛ بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل؛
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم : «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم :
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!»
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکیمت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید. و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بیبیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است :
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد ها بسیج می شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند!»
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته